به دنبال شهادت آیت الله سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور انقلابی، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه و دیگر همراهانشان در سانحه سقوط بالگرد، موج گسترده و سیل آسایی از واکنشها نه تنها از داخل ایران، بلکه از کشورهای همسایه، منطقه، جهان اسلام و جامعه جهانی به راه افتاد. این سانحه نه تنها مردم ایران را در ماتم فرو برد، بلکه سبب یک ماتم جهانی شد و بسیاری از کشورها عزای عمومی اعلام کردند و پرچمهای خود را به حالت نیمهافراشته درآوردند. در میان کشورهای مختلف، این حادثه تلخ و دردناک واکنشهای بسیاری در بین مردم افغانستان در داخل این کشور، مقامهای حکومت طالبان، شخصیتهای سیاسی، علمای برجسته و عموم مردم و همچنین در بین بیش از ۵ میلیون مهاجر افغانستانی در ایران داشت. همه این واکنشها، بیانگر محبوبیت مثال زدنی آیتالله رئیسی و دکتر امیرعبداللهیان در بین مردم افغانستان است، به خصوص در شرایطی که امریکا و ناتو در طول ۲۰ سال گذشته همواره پروژه ایرانهراسی را در این کشور دنبال میکردند. اما این محبوبیت از کجا سرچشمه میگیرد؟
۱ ـ در بعد داخل افغانستان
چند ماه از آغاز دولت مردمی آیتالله رئیسی نگذشته بود که افغانستان شاهد یک تحول غیرمنتظره و جدی دیگر بود؛ سقوط حکومت جمهوری به دنبال خروج کامل نیروهای اشغالگر از این کشور و به قدرت رسیدن دوباره طالبان. به دنبال این تحول جدی و غیرمنتظره، پیرو فرمایشات رهبر انقلاب اسلامی مبنی بر اصل حمایت از مردم افغانستان، به عنوان سیاست اساسی جمهوری اسلامی، دولت رئیسی با انتخاب نماینده ویژه ریاست جمهوری در امور افغانستان، تحولات این کشور را از نزدیک دنبال کرد و از آنجایی که مردم افغانستان از جنگ خسته و متنفر بوده و نیاز به صلح و ثبات و آرامش از یک سو و رونق اقتصادی از سوی دیگر داشتند و همچنین کشورهای همسایه و منطقه ظرفیت پذیرفتن تبعات یک جنگ خانمانسوز داخلی دیگر را در افغانستان نداشتند، سیاست تعامل با حاکمیت کنونی طالبان را برای حل سیاسی مسئله این کشور، جلوگیری از جنگ و کمک به مردم را دنبال کرد، و امروز پس از نزدیک به سه سال، هرچند نقدهایی وجود دارد، اما به موفقیتهای چشمگیری دست یافته است.
نزدیک به سه سال قبل، وقتی حکومت طالبان در افغانستان روی کار آمد، تا مدتی شاهد فضای منفی، یا بهتر بگوییم فضاسازیهای منفی از جمله برخی تنشها و درگیریهای مرزی و همچنین منازعه بر سر مسئله حقآبه بودیم، در حالی که هر دو کشور یک خشکسالی بیسابقه را تجربه میکردند. شاید نوعی بیاعتمادی بین دو طرف حاکم بود، اما امروز نوع رویکرد و بیان مقامهای طالبان در مورد ایران، به خصوص پس از پشت کردن پاکستان به آنها، بیانگر آن است که ایران مطمئنترین و قابل اتکاترین شریک برای افغانستان است، طالبان بیش از هر زمانی چشم امید به ایران و کمکهای آن، به خصوص در حوزه توسعه تجارت و ترانزیت دوخته است. در حوزه مسائل سیاسی و امنیتی نیز با ابتکاری که نماینده ویژه ریاست جمهوری به خرج داد، با تشکیل گروه تماس منطقهای به رهبری ایران، بیش از پیش زمینه همکاریهای منطقهای برای کمک به افغانستان، بر مبنای واقعیتهای موجود فراهم شده است. به همین خاطر، طبیعی است که طالبان تا این اندازه نسبت به شهادت رئیسی و حسین امیرعبداللهیان متأثر و متألم شود. امروز جمهوری اسلامی ایران در حوزه دیپلماسی در افغانستان، حرف اول را در میدان میزند.
۲ ـ در حوزه مهاجران افغانستانی در ایران
رئیسی به دلیل اینکه اهل خراسان رضوی و شهر مشهد بودند و این شهر هم، یکی از بزرگترین شهرهای مهاجرپذیر است که ارتباط بسیار نزدیکی نیز بین جامعه میزبان و جامعه مهاجر در آن وجود دارد، آشنایی خوبی با مهاجران افغانستانی و وضعیت آنها داشت، به همین خاطر، پس از تشکیل دولت ایشان، ساماندهی وضعیت مهاجران و هوشمندسازی ارائه خدمات به آنها، در محوریت تشکیل سازمان ملی مهاجرت، که در دولت قبل از ایشان عملاً به آرشیو سپرده شده بود، به صورت جهادی آغاز شد.
رئیسی به صورت ویژه بر ثبت احوال شخصیه مهاجران، حذف ادارات موازی در ارائه خدمات به آنها و منسجم و هوشمند کردن آن، تحت رهبری یک نهاد، به عنوان سازمان ملی مهاجرت تأکید داشت و با حمایتهای ایشان بود که به خصوص در طول یک سال گذشته، این تلاشها در حال نتیجه دادن است.
از سوی دیگر، دولت او به دنبال تحولات جدید در افغانستان با موج بزرگی از مهاجرت دوباره شهروندان افغانستان روبهرو شد؛ موجی که در واقع دهها برابر دیگر کشورها، حتی دیگر کشورهای همسایه مثل پاکستان بود، اما دولت ایران با آغوش باز به استقبال این مهاجران رفت و حتی در یک عملیات عظیم، با سرشماری این مهاجران، به نزدیک به ۲/۵ میلیون مهاجر غیرقانونی مدارک اقامتی داد تا به راحتی بتوانند در کشور زندگی کنند؛ هرچند این تصمیم فشار زیاد مالی و اقتصادی بر ایران به شدت تحت تحریمهای ظالمانه امریکا و غرب وارد کرد، در حالی که جامعه جهانی و سازمانهای بینالمللی هیچ حمایتی از این کشور نکردند.
همین نگاه بنیادی و عمیق آیتالله رئیسی و دولت مردمی به سر و سامان دادن به وضعیت مهاجران افغانستانی در ایران و آغوش باز آن برای مهاجران تازهوارد است که سبب شده محبوبیتی مثال زدنی در قلوب این مهاجران داشته باشند.
براتون متاسفم. مردم ایران رو به چه قیمتی فروختید؟
نه به بیگانه پروری، نه به آزار و اذیت مردم ، اخراج افغان ها از کشور مطالبه ملی بوده
چراغی که به خانه رواست به مسجد حرامه.
بها دادن به افاغنه ای که خود بار هزینه ای بدنبال داره و نا امنی هم هرجا هست زیر سر همین افاغنه اس
جالبه
هنر کردن .واقعا .کشور ما انقلاب شد تابع مقرارت رهبرمان شدیم نشستیم زندگی کردیم .چرا اونا فرار کردن خب بشین تو کشورت زندگی کن
رعب آور است
با ۱۰۰ میلیون چندرغاز به افاغنه اقامت دادن وسیم کارت،عابر بانک،حق تحصیل بچه هاشونو دادن و ایرانو افغانیزه کردند آیا افتخار است؟
|
به شدت موافقم.تازه میگن ازادی بیانه.
خخخخ
مایه تأسف است ن افتخار
من روز قیامت از شما نمیگزرم هر چیزی اندازه ای دارد
روحت شاد آقای رئیسی بهشت لیاقتت
اینایی که علیه برادران افغان نظر گذاشتن نشون میده چقدر تحت تاثیر رسانه هستند...
خدا ازت نگذره
ورود افغانی ها با این تعداد اشتباه است .
من که به خاطر اینکه تعداد زیادی افغانی در محله و خیابان و بازار می بینم افسردگی گرفتم سعی می کنم زیاد بیرون نروم
واقعا متاسفیم
برای حفظ امنیت مردم و کشور و نظام ، باید همه افغانی ها اخراج شوند.
امنیت در سایه ی دوستی با همسایه هست اولا، ثانیا بعضی اینهایی که تازه گرفتند ایرانی ان از گروه رجوی، منافقان ایرانی،
|
نمی توان با وجود میلیونها مهاجر غیر قانونی، که بر خلاف تمام شهروندان ایرانی هیچ نام و نشان و انگشت نگاری و عکس و ثبت سوء پیشینه و.... ندارند، و با ارتکاب جرم هیچ انگارهای نخواهند داشت، امنیت به ارمغان آورد. هیچ بحث و اعتراضی بر اخراج مهاجران غیر قانونی وارد نیست. تمام.
جالبه یه عده اصل ول کردن چسبیدن به فرعش